هر فرد برای خود عقاید، اهداف و روش زندگی مخصوص به خود را دارد و تمام تلاش وی رسیدن به این اهداف است. به دلیل اینکه ما در جامعه و بین سایر افراد زندگی می کنیم گاها در مسیر دستیابی به این اهداف، با برنامه های سایر افراد جامعه و یا خواسته ها و انتظارات آنها تداخلی به وجود می آید که فرد برای اینکه بتواند خود را در مسیر مناسبی که برگزیده است، نگه دارد باید از مهارت های خاصی استفاده نماید.
اراده، اختیار و آگاهی فرد باعث می شود که بتواند هر مانعی را بی اثر کند. برای چنین اقدامی نیز قاطعیت، قدرت و صد البته مهارت هایی چون نه گفتن و… مورد نیاز است.
اما همیشه نه گفتن مربوط به دیگران نمی شود. در واقع باید آن را به دو دسته تقسیم نمود:
1- نه گفتن به خود:
فرد برای رسیدن به خواسته اش تلاش می کند و در این راه ممکن است به دیگران و خواسته هایشان آسیب برساند یا حتی آنقدر دچار حرص و ولع رسیدن به هدفش شود که از انسانیت به دور افتد. در این مواقع معمولا اتفاقاتی برای وی رخ می دهد که تلنگری است تا دریابد برای چه زندگی می کند و اگر کمی به خود فرصت دهد و فکر کند می بیند که باید به خود و خواسته اش "نه" بگوید تا شرافت انسانی و لذت زندگی همراه با آرامش را از دست ندهد.
یک جایی باید به خود نه گفت و دیگر ادامه نداد و این نه گفتن با ارزش است، و باید توجه کرد که گاهی گفتن "نه" عواقبی را نیز به دنبال دارد اما باید مقاوم بود و چنانچه با تفکر این عمل را انجام داده است، و هر چند هم که باعث صدمه دیدن وی شود بر آن پا فشاری نماید.
2 – نه گفتن به دیگران:
زمانی که خواسته ها و تمایلات فرد با خواسته های دیگران منافات پیدا می کند. در این حالت فردی که تمایلات و خواسته های خود را ترجیح می دهد، ناچار است در مقابل خواسته های دیگران مقاومت کند. چگونه می تواند این کار را انجام دهد؟
مسلم است که فرد باید طبقه بندی مناسبی روی موارد و موضوعاتی که نه گفتن در آنها لازم به نظر می رسد، داشته باشد. زمانی که قبول درخواستها خطرات و مشکلات جدی برای وی به همراه دارد لازم است فرد با قاطعیت رفتار کند، و از طرفی باید بداند که نه گفتن، الزاما روابط اجتماعی وی را مختل نمی نماید.
چند نکته :
توجه به این مسئله ضروری است که مشخص کردن اهداف و برنامه ها ی زندگی و تعیین مسیری که فرد را به این اهداف می رساند باعث می شود که خود بخود، فرد به یکسری تمایلات شخصی و مداخلات اجتماعی (با برنامه وی) نه بگوید و مجدانه به برنامه خود بپردازد. همین امر و قاطعیتی که در برخورد با برنامه خود نشان می دهد، اعتماد به نفس وی را افزایش می دهد.
همانطور که در اطرافمان می بینیم کسانی که اعتماد به نفس کمی دارند، یا در زندگی خود برنامه ای ندارند و یا اگر هم دارند اهمیت لازم را به آن نمی دهند؛ این افراد برآورده شدن خواسته دیگران را در اولویت قرار داده و از ترس از دست دادن دوستی ها، طرد شدن، تنهایی و… توانایی گفتن "نه" را نداشته و اهداف خود را قربانی خواست دیگران می نمایند. باید توجه داشت که گاهی از دست دادن موقعیتی راهی برای رسیدن به موفقیتهای بیشتر است.