حركت در جادهای پر پیچ و خم
مسعود اطیابی نخستین تجربه ساخت فیلم سینمایی خود را با ساخت «مصائب دوشیزه» سال 85 آغاز كرد و تا پیش از آن تهیهكنندگی فیلمهایی چون «عروس حلبچه»، «خاموشی دریا» و… را عهدهدار بوده است.
او در اولین تجربه كارگردانی خود زندگی دختری مسیحی به نام «ژان» را روایت كرد كه درصدد ازدواج با پسری مسیحی به نام «آندره» است، اما با پدرش بر سر هویت خود درگیری دارد و یك تصادف او را به هویت اصلی خود نزدیك میكند.
«مصائب دوشیزه» در اكران سینماها در آن طور كه باید دیده نشد. اطیابی شیوه برخورد با ادیان دیگر را با نگاهی متفاوت به تصویر كشیده بود و از این نظر به زعم خود كارگردان، این فیلم توانسته بود هم با سینمای گیشه و هم با سینمای حرفهای ارتباط برقرار كند.
«مصائب دوشیزه» به عنوان تجربه اول اطیابی از موفقیت چندانی در گیشه بهرهمند نشد و این كارگردان در حالی به سراغ ساخت دومین اثر سینمایی رفت كه برخلاف فیلم قبلی خود زبان طنز را برای روایت قصهاش برگزیده بود.
«خروس جنگی» عنوان دومین تجربه اطیابی در ساخت فیلم سینمایی بود كه خود تهیهكنندگی آن را نیز عهدهدار بود. فیلمی كه رضا عطاران، مریلا زارعی و احمدپور مخبر در آن ایفای نقش كردند.
قربان محمدپور ـ نویسنده، فیلمنامه ـ در این فیلم قصه زن و شوهری را روایت كرد كه تصمیم میگیرند مدتی جایشان را با هم عوض كنند و قرار گرفتن در جایگاه یكدیگر برای هر كدام ماجرایی را به وجود آورده بود.
اطیابی در این فیلم با خلق كمدی موقیعت، روایت جذابی را از كنشهای این زن و مرد در زندگی روزمره به وجود آورد و تا حد زیادی در ساخت یك فیلم براساس روایتی طنز موفق عمل كرد و برخلاف اثر پیشین خود در گیشه هم با موفقیت خوبی روبهرو شد، آنقدر كه اطیابی را مجاب كرد قسمت دوم این فیلم سینمایی را هم بسازد كه به دلایل مختلف این اتفاق به سرانجام نرسید.
اما اثر بعدی اطیابی نشان داد عملكرد او طی سالها فعالیتش در سینما غیرقابل پیشبینی بوده است. از این نظر كه او برای ساخت اثر بعدی خود به سراغ مضمونی اجتماعی با روایتی پیچیده رفت كه برخلاف ساختار مناسبش مخاطبانش كمتر با محتوای قصه ارتباط برقرار كردند.
اطیابی در توضیح ساخت این فیلم به این جملات بسنده كرد كه «یك فیلمساز نباید خودش را در یك زمینه محدود كند و من نیز شخصا دوست ندارم در یك سبك فیلم بسازم و برای همین در مسیری حركت میكنم كه بتوانم آثار مختلف با سبكهای گوناگون بسازم. تنوع آثار برای من از همه قشنگتر است».
«صبح روز هفتم» عنوان سومین اثر سینمایی اطیابی بود كه داستان هفت روز از زندگی دزدی است كه تازه از زندان آزاد شده و طلاق همسرش و دوری تنها دخترش او را در شرایط بدی قرار داده است.
اطیابی در این سال فیلم سینمایی «دلخون» با بازی پوریا پورسرخ، حامد بهداد و الناز شاكردوست را هم تهیه كرد.
اما در صبح روز هفتم شهرام حقیقتدوست شخصیت محوری داستان است و در ایفای نقشش بسیار موفق عمل كرده است.
آرزو محمدنژاد و جهانبخش ایمانی قصه جذابی را به تصویر كشیدند كه به زعم بسیاری با گوشه چشمی به فیلم «موش و خرما» ساخته شده بود، اما با این همه تمام آن ایرانیزه شده و در قالب فیلم صبح روز هفتم ارائه شد كه به لحاظ تكنیكهای ساختاری و كارگردانی اثر قابل تاملی بود.
اما اطیابی در چهارمین اثر سینمایی خود باز هم مضمون طنز را برگزید و «شرط اول» را به قلم شهاب عباسی به تصویر كشید. اطیابی این بار هم از بازیگران حرفهای چون اكبر عبدی، الناز شاكردوست، سیروس گرجستانی، كامبیز دیرباز و… در این اثر استفاده كرد.
شرط اول به لحاظ فیلمنامه یكی از متفاوتترین فیلمنامههایی محسوب میشود كه در جریان فیلمهای طنز نگاشته شده است. در این فیلم قصه فردی به نام بهرام روایت میشود كه در یك حادثه، دچار مرگ مغزی میشود و با یك معجزه دوباره به زندگی برمیگردد.
روایت ظریف قصهای كه شاید بسیاری از خط قرمزها را متوجه خود كند آنقدر ظریف و درست تعریف شد كه میتوانست بیش از آنچه كه باید دیده شود، اما این فیلم در جریان ساختش همواره با حاشیههای فراوانی روبهرو بود؛ از اختلاف هنرپیشه و تهیهكننده گرفته تا مصدوم شدن اكبر عبدی سر فیلمبرداری این كار و تعطیل شدن پروژه و در نهایت انیمیشن شدن سكانس نهایی فیلم كه چندان قرابتی با كلیت داستان نداشت و این تصمیم كارگردان صرفا بهترین تصمیمی بود كه میشد برای جمعبندی كار در نظر گرفت كه در كل حضور اطیابی در مقام كارگردان توانست این فیلم را به سرانجام برساند در غیر این صورت شاید این فیلم هیچگاه به اكران سینماها نمیرسید.
حتی اختلافات جاری در این فیلم مانع رسیدن آن به جشنواره فیلم فجر بیست و هشتم شد و بر خلاف پیشبینیها با فاصله زیادی از ساخت آن بالاخره به اكران سینماها رسید و باز هم اكران نامناسب فیلم مانع دیده شدن آن شد.
و بالاخره مسعود اطیابی پنجمین اثر خود با نام «اخلاقتو خوب كن» را در حال حاضر روی پرده سینماها دارد. فیلمی كه باز هم با زبانی طنز روایت میشود و این دومین تجربه همكاری اطیابی با رضا عطاران در مقام بازیگر است.
تجربهای كه این بار عطاران را در جایگاه یك فرشته قرار داده است، فرشتهای كه وظیفه دارد آدمها را به دنیایی دیگر بفرستد، اما در یك مورد دچار اشتباه میشود و دو نفر كه به آن دنیا فرستاده، برگشت میخورند.
این قصه نیز با مضمونی متفاوت و جذاب به تصویر كشیده شده و با همراهی حامد كمیلی، جواد رضویان و نقش متفاوت الهام حمیدی كمدی موقعیت جذابی را تصویر كرده است.
باز هم اطیابی در این فیلم با بحران اكران فیلمش در زمان نامناسب روبهرو شد كه نقش زیادی در جذب مخاطب به سینما دارد واین عمدهترین مشكلی است كه اطیابی در اكران اكثر فیلمهایش با آن روبهرو بوده و این بار دامنگیر اخلاقتو خوب كن شده است.
اخلاقتو خوب كن از قابلیتهای زیادی در كارگردانی برخوردار است و میتوان در بازی بازیگرانش متوجه این موضوع شد.
اما اطیابی همزمان با اكران فیلمش در حال ساخت سریالی با عنوان «سهمی برای دوست» برای شبكه 2 سیماست كه اشكان خطیبی و علی سرابی نیز بازیگران اصلی كار هستند و این سریال نیز با مضمونی طنز روایت میشود و یكی از گزینههای احتمالی پخش برای ایام نوروز از شبكه 2 سیما است.
اطیابی امسال نیز علاوه بر كارگردانی، تهیه فیلم سینمایی «آهوی پیشونی سفید» با مضمون كودك و نوجوان را به كارگردانی جواد هاشمی به عهده داشت كه از جمله فیلمهای متفاوت ژانر كودك و نوجوان محسوب میشود.
مسعود اطیابی از جمله كارگردانان گزیده كار سینماست كه همچنان به تفاوت در كارهایش اهمیت میدهد و برآورده كردن سلیقه مخاطبانش از اولویت بیشتری برای او برخوردار است.