ديپلماسي ايران در قبال حكومت يكساله اسلامگرايان مصر
رابطه ايران و مرسي همانند اصولگر ايان و احمدينژاد
پیروزی محمد مرسی در انتخابات ریاست جمهوری مصر در تير ماه سال 1391، بخشی از حاکمیت ایران را "ذوق مرگ" کرد. گو اينكه انقلاب اسلاميایران به شمال آفریقا صادر شده و در آنجا به پیروزی رسیده است.
بعد از 85 سال، اخوان المسلمين در مصر به قدرت رسيد و در جشن تولد يك سالگي رياست عالي بر مصر با قوه قهريه از كار بركنار شد و بدين ترتيب فصلي مهم از تاريخ معاصر مصر بسته شد بدون اينكه جمهوري اسلاميايران، بهره اي از اين مقطع تاريخي برده باشد. ماجراي مناسبات ايران با دولت اسلامگراي مصر، شباهتي عجيب به رابطه اصولگرايان ايراني با احمدي نژاد دارد.
اصولگرايان با هزار تعريف و تمجيد و بيانهاي آسماني و خارق العاده فرش قرمز رياست جمهوري مقابل محمود احمدي نژاد پهن كردند؛ اين جريانات به مرور به اصلي ترين دشمنان احمدينژاد تبديل شدند،گو اينكه از ابتدا با او هزار و يك اختلاف نظر داشتند. در مورد حكومت اخوان المسلمين نيز همين اتفاق افتاد. برخي سياسيون و رسانههاي ايراني در حالي اين روزها محمد مرسي را سلفي و عامل آمريكا مينامند كه به هنگام روي كار آمدن وي ذوق مرگي نامتعارفي از خود نشان دادند.
بدون اينكه به اين واقعيت توجه شود كه سلفيها، عوامل رژيم گذشته، برخي از سكولارها و حتي بخشي از اخوان المسلمين نه تنها رابطه خوبي با ايران نخواهد داشت بلكه ممكن است در مقام دشمني با كشوري غير عرب زبان و شيعي قرار بگيرند. همانطور كه در يكسال گذشته چنين نيز كردند.
اخوان المسلمین در طول دهههاي متمادي توانست حاميان قابل توجهي را در سرتاسر جهان اسلام كسب كند و در مصر نيز با تمركز بر فعاليتهاي خيريه هواداران ويژه اي را گرد خود جمع كرد. اما صحنه سياسي مصر روي ديگري هم داشت.حاكميت مصر كماكان در اختيار نظامياني است كه پرورش يافته دوره حسني مبارك هستند و بهشدت به ارتش امريكا وابستهاند.
دهههاي متمادي سركوب احزاب از سوي مبارك باعث شد كه بعد از سرنگوني مبارك احزاب مصري نتوانند نقش كارآمدي از خود به نمايش بگذارند. اخوان المسلمين كه گفته ميشد با تجربهترين و كارآمدترين حزب سياسي مصر است در سه سال گذشته شاهد چند انشعاب مهم بود. انشعاباتي كه در حقيقت اين حزب را ضعيف كرد و ماجراي كودتاي اخير نشان داد كه اين گروه در عرصه عملي سياست ورزي نقاط ضعف بزرگي داشته است.
درباره مردم مصر هم ذكر اين نكته ضروري است كه در ساختار جمعيتي مصر باديهنشينان بسيار وجود دارند كه از تكنولوژي روز دنيا و مفاهيم حكومتي مدرن بهدور هستند. در حقيقت قاهره، اسكندريه و چند شهر بزرگ مصر تنها مكانهايي هستند كه ميتوانند به بستر استقرار نظام مدرن منتهي شوند اين در حالي است كه استقرار يك نظام دمكراتيك نيازمند فراگيري آن در كل كشور است. در چنين شرايطي، بعد از روي كار آمدن مرسي از تهران سيگنالهاي عجيبي بهسوي قاهره ارسال شد.
ذوق مرگي زودهنگام
پیروزی محمد مرسی در انتخابات ریاست جمهوری مصر در تير ماه سال 1391، بخشی از حاکمیت ایران را "ذوق مرگ" کرد. گو اينكه انقلاب اسلاميایران به شمال آفریقا صادر شده و در آنجا به پیروزی رسیده است.
برخی، اخوان المسلمین را متحد استراتژیک ایران تلقی کردند. این ایده که بیشتر در رسانهها ترویج ميشد البته كه گزافه گویی ای بیش نبود و خوراك داخلی داشت؛ خبرگزاری جنجالي معروف كشورمان که در واقع تریبون بخشی از حاکمیت است، یک روز پس از اعلام ریاست جمهوری مرسی مصاحبه ای از وی منتشر کرد که در آن به نقل از مرسی آمده بود " در معاهده کمپ دیوید تجدید نظر خواهم کرد " حال آنکه مرسی ساعاتی پس از اعلام رسمينتایج انتخابات ریاست جمهوری طی سخنانی در میدان التحریر قاهره تاکید کرده بود که بر معاهدات بین المللی مصر پایبند خواهد بود.
این خبرگزاری همچنین مدعی شده بود که نخستین مقصد مرسی برای سفر خارجی عربستان نخواهد بود حال آنکه مرسی در اولين پرواز خارجي اش به عربستان سفر كرد. روابط دیپلماتیک ایران ومصر نیز، بیش از سه دهه پیش دقیقا از زمان استقبال انور سادات از شاه سابق ایران تیره شده بود.
ایرانیها بلافاصله پس از سقوط مبارک تمایل خود به بازگشایی سفارت خود در مصر را اعلام کردند و حتی يك سايت اصولگرا حدود یکسال پیش در خبری که نشانه دیگری بر " ذوق مرگی " بود از انتخاب سفیر ایران در مصر خبر داده بود و حتي از آقاي سيبويه بهعنوان وزير انتخابي نام برده شد؟! اما مصریها آنقدر درگیر منازعات داخلی بودند که فرصت فکر کردن به این مسائل را نداشتند.
در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، مرسی و برخی کاندیداهای دیگر مانند حمدین صباحی نسبت به از سرگیری روابط دیپلماتیک با ایران ابراز تمایل کردند. در حالي كه انتظار ميرفت در يكسال گذشته روابط دیپلماتیک ایران و مصر ارتقا یابد. اما چنين نشد. حكومت اخوان المسلمین حتي نتوانست مناسبات فرهنگی تهران و قاهره يا همان ديپلماسي عموميرا به جريان اندازد.
اختلافات ايدئولوژيك اخوان و تشيع
مهمترين مسئلهاي كه از ديد دست اندركاران سياست خارجي كشورمان پنهان مانده بود، اختلافات ایدئولوژیکی اخوان المسلین و حکومت ایران بود. پرنفوذترین حزب اسلامگرای جهان عرب در شرایطی در مصر روی کار آمدکه اختلافات بین ایران و اکثر کشورهای عربی رو به اوج ميرفت. در عین حال اخوان المسلمین نهضتی سنی مذهب است که برخی از رهبران و هواداران آن گرایشات سلفی دارند و بهلحاظ ایدئولوژیک خود را با مذهب شیعه در تعارض ميدانند.
در عین حال اخوان بدلیل پیشينه تاریخی ژست حمایت از مقاومت فلسطین را حفظ کرد. این جریان بدون تردید به کمک حماس در غزه رفت مرسی در نخستین دستورهای خود پس از رياست جمهوري، گذرگاه رفح را بازگشایی کرد. در عمل قاهره جانشین دمشق شد.
گروههاي فلسطینی بخصوص حماس که تا دیروز دمشق را حاميخود ميدیدند، اخوان المسلمین مصر و قاهره را حاميخود يافتند. محور مقاومت در حال تغییر بود، هر چند كه تهران – دمشق و حزب ا… متحدان اين صحنه باقي مانده بودند. اما براي گروههاي مذهبي فلسطینی، دمشق نه تنها جذابیت خود را از دست داده بود، بلکه قرار گرفتن اخوان المسلمین سوریه در صف مخالفان اسد، مصر را نیز به سمت مخالفت با حکومت اسد سوق داد.
اين هم يكي ديگر از اختلافات ايران و مصر بود. حکومت اخوان المسلمین دلایل زیادی برای قرار گرفتن در صف مخالفان اسد داشت. دولت اسد علوی است ولی مخالفان آن عموما سنی مذهباند. حامیان مالی دولت مصر مانند آمریکا، عربستان سعودی و ترکیه رهبری مخالفت با اسد را عهده دارند و از طرف دیگر سرنگونی اسد به معنای نقش آفرینی بیشتر قاهره درمحور مقاومت بود. در این شرایط هر چه حمایت تهران از دمشق فزونی مييافت، اختلافات ایران و مصر نیز بیشتر نمایان ميشد.
مهمترين تفاهم ايران و اخوان
البته اشتراکاتی هم وجود داشت. مهمترين این تفاهمات آن است که هر دو كشور با اسرائيل ضدیت داشتند. انقلاب اسلاميایران از بدو پیروزی تا به امروز همواره از مبارزات مردم فلسطین علیه اسرائيل حمایت کرده است. جنبش اخوان المسلمین نیز از دیرباز حاميمردم فلسطین بوده است تا جایی که جنبش حماس بهعنوان شاخه فلسطینی اخوان المسلمین به رهبری شیخ احمد یاسین در فلسطین راه اندازی شد..
در هر صورت در میان جریانهای نزدیک به اخوان المسلمین مصر مناسبات اخوان فلسطین ( حماس) با اخوان مصر بسیارعمیق گشته است تا جایی که حماس در بدو انتخابات ریاست جمهوری مصر عملا وارد حمایت از کاندیداتوری مرسی شد و حتی گفته شد که گردانهای عزالدین القسام شاخه نظاميحماس به هنگام برگزاری انتخابات توان و نیروهای خود را در اختیار اخوان المسلمین گذاشتند. كاري كه در جريان كودتا نكردند ؛ چون از تنبيه سخت توسط ارتش ميترسيدند.
ارتباط مشكلات اقتصادي بر دوري از ايران
مصر بیش از یک و نیم میلیون بیکار دارد. درصد بیکاری در میان افراد تحصیلکرده این کشور بیشتر از افراد عادی است. در عین حال از دوران مبارک 150 میلیارد دلار بدهی براي دولت جدید این کشور به ارث مانده بود. پرداخت این مبلغ بدهی برای دولت اخوان تقریبا محال بود. منابع اصلی درامد مصر به ترتیب صنعت گردشگری، مالیات، عوارض بر کانال سوئز و صادرات کشاورزی و صنعت نفت است.
درآمد سالانه این کشور از صادرات در حدود 4 میلیارد دلار است و از صنعت گردشگری و عوارض کانال سوئز به ترتیب 10 و 5 میلیارد دلار نصیب مصر ميشود یعنی اينكه مصریها باید به مدت 10 سال تمام درآمد گردشگری و عوارض کانال سوئز را کنار بگذارند تا بتوانند بدهیهای دوران مبارک را پرداخت کنند.
بدین ترتیب حکومت کردن اخوان المسلمین بر این کشور ورشکسته تنها از طریق دریافت کمکهای خارجی مقدور بود کمکهایی که عمدتا از سوی نهادهای مالی غربی مانند صندوق بین المللی پول، آمریکا و عربستان سعودی پرداخت ميشود.
در این شرایط رهبران جدید مصر حتی اگر هم تمایلی به روابط استراتژیک با ایران داشتند، نميتوانستند چنین مناسباتی را برقرار کنند. آنها ناچار بودند که به آمریکا باج بدهند همانطور که سر معاهده کمپ دیوید کردند و هماهنگ شدن با عربستان واقعیت اجتناب ناپذیر دولت اسلامگرای مصر بود. به همین دلیل، محمد مرسی در نخستین سفر خارجی خود به کاخ ملک عبدا… رفت. اخوان المسلمین در ازای دریافت کمکهای مالی، هوای عربستان را در مسائلي مانند قضيه سوريه داشت و برقرای مناسبات حسنه با دشمنان سعودیها برای اخوانیها آسان نبود. با همه اينها مجموع كمكهاي دريافتي اخوان المسلمين در يكسال گذشته چنان نبود كه بتواند،گرهي از كلاف مشكلات مصر بگشايد.
و باز تكرار فرصت سوزيها
در انتها يادآور ميشوم با وجود همه اينها، تهران یک موقعیت ویژه نیز داشت. مخالفت با نظام مبارک موجب شده بود که گروههاي مختلف، نخبگان و اندیشمندان مصری نسبت به ایران علاقهمند باشند و خواستار برقرای روابط حسنه با تهران شوند. ایران ميتوانست با دیپلماسی فعال از این شانس خود نهایت بهره را ببرد ولي چنين نكرد.
قاهره متحد استراتژیک تهران نشد و دولت اسلامگراي مصر در حالي سقوط كرد كه معلوم نشد ايران، منافع ملي خود را در اين كشور چگونه و از چه مسيري پيگيري ميكند.
منبع:ghanoondaily.ir