منو اصلی
  صفحه اصلی
  تبلیغات
  تماس با ما
تبلیغات
موسیقی بی کلام
ابزار وب مسترها
  ابزار مجله در وبلاگ
  گوگل پلاس در وبلاگ
  شمارنده مطالب
  پازل وبلاگ
  تولبار حرفه ای
  ابزار پرش به بالا
  ذکر ایام هفته
  استخاره آنلاین
  سخنان بزرگان
  نمایش رتبه گوگل
  وضعیت آب و هوا
  اوقات شرعی
  فونت های زیباسازی
  کدهای زیباسازی فلش
  فال روزانه
  فال حافظ
  فال کلیکی
  فال انبیا
  طالع بینی ازدواج
  طالع بینی هندی
  عشق سنج آنلاین
  موسیقی لایت در وبلاگ
  ساخت موسیقی آنلاین
  ساعت های فلش
  ابزار فرم تماس با ما
  چت روم
  تصاویر تصادفی
  تصاویر زیباسازی
  لودینگ وبلاگ
  جستجوگر گوگل
  تعیین وضعیت یاهو
  ساخت ایمیل آیکون
  تقویم رومیزی
  تغییر شکل موس
  نمایشگر آی پی
  تعبیر خواب
  نمایش تاریخ
  بارش برف در وبلاگ
  پرواز بادکنک در وبلاگ
  پرواز حباب در وبلاگ
  قطرات شبنم در وبلاگ
  ابزار مبدل تاریخ ها
  جملات عاشقانه تصادفی
  جملات تصادفی شریعتی
  حدیث تصادفی
  اس ام اس تصادفی
  دانستنی های تصادفی
  مترجم گوگل
  معرفی وبلاگ به دوستان
  سرویس whois دامنه
  ابزار ار اس اس ریدر
  کد آپلود عکس
  دیکشنری آنلاین
  ساخت صفحات پاپ آپ
  ساخت تصاویر ثابت
  روزنما با مناسبت ها
  لحظه شمار غیبت امام زمان
  کدهای کاربردی
آرشیو قالب ها
لوگو اسپانسر
رپورتاژ ها
  خرید موتور بنلی قسطی یا موتور یاماها قسطی؟ کدام به صرفه تر است؟
  علل اصلی خرابی گیربکس s5 چیست؟
  بروکر آلپاری
  دانستنی های مهاجرت به قبرس شمالی و اروپایی
  خشکسالی کشاورزی در ایران
  استخراج ارز دیجیتال چیست و چگونه انجام می‌شود؟
  پارمیس تولید کننده نرم افزارهای مالی و اداری در ایران
  با بررسی تخصصی دوربین آیفون 15 پرو شناخت کاملی از آن خواهید داشت!
  مهاجرت به قبرس شمالی از طریق خرید ملک
  رفع ارور خطا در بازی خدای جنگ یک
  5 مرحله ایجاد کسب و کار آنلاین
  قبرس، مقصدی ایده آل برای مهاجرت
  كامپوزيت ونير
  فستیوال های قشم
  معرفی نرم افزارهای مالی و حسابداری پارمیس



پنل اس م اس رایگان
صفحه اصلی » شعر » شعر زیبای خزان (فریدون مشیری)

در گلستانی ، هنگام خزان
رهگذر بود یکی تازه جوان،
صورتش زیبا ، قامت موزون
چهره اش غمزده از سوز درون
دیدگان دوخته بر جنگل و کوه ،
دلش افسرده ز فرط اندوه
با چمن درد دل آغاز نمود
این چنین لب به سخن باز نمود :
گفت : آن دلبر بی مهر و وفا
دوش می گفت به جمع رفقا:
((در فلان جشن به دامان چمن
هر که خواهد که برقصد با من ،
از برایم ، شده گر از دل سنگ
کند آماده گلی سرخ و قشنگ !))
چه کنم من ؟ که در این دشت و دمن
در همانجا ، به سر شاخه ی بید
بلبلی حرف جوان را بشنید
دید بیچاره گرفتار غم است ،
سخت افسرده ز رنج و الم است
گفت : باید دل او شاد کنم ،
روحش از قید غم آزاد کنم .


رفت تا بادیه ها پیماید ،
گل سرخی به کف آرد ، شاید !
گل سرخی نبود ، وای به من !

جستجو کرد فراوان و چه سود ،
که گل سرخی در آن فصل نبود،
هیچ گل در همه گلزار ندید
جز یکی گلبن گلبرگ سپید
گفت ای مونس جان ، یار قشنگ !
گل سرخی ز تو خواهم خون رنگ
هر چه بایست ، کنم تسلیمت
بهترین نغمه کنم تقدیمت .
گفت: (( ای راحت دل، ای بلبل !
آنچنانی که تو می خواهی گل ،
قیمتش سخت گران خواهد بود
راستش ، قیمت جان خواهد بود ))


بلبلک کامده بود آنهمه راه،
بود از محنت عشق آگاه ،
گفت : (( برخیز که جان خواهم داد
شرف عشق نشان خواهم داد .))
گفت گل: ((سینه به خارم بفشار
تا خلد در دل پر خون تو خار
از دلت چون خون بر این برگ چکید
گل سرخی شود این برگ سپید
سرخ مانند شقایق گردد
لاله گون چون دل عاشق گردد
تا سحر نیز در این شام دراز
نغمه ای ساز کن از آن آواز
شب هوا خوش ، همه جا مهتاب است
اینچنین آب و هوا نایاب است !)


بلبلک سینه ی خود کرد ، سپر
رفت سر مست در آغوش خطر
خار آن گل همه تیز و خون ریز،
رفت اندر دل او خاری تیز
سینه را داد بر آن خار فشار
خون دل کرد بر آن شاخه نثار
برگ گل سرخ شد از خون دلش
مهر بود ، آری ، در آب و گلش
شد سحر ، بلبل بی برگ و نموا
دگر از درد نمی کرد صدا ،
جان به لب، سینه و دل چاک زده
با ل و پر بر خس و خاشاک زده
گل به کف ، در گل و خون غلط زنان
سوی ماءوای جوان گشت روان
عاشق زار در اندیشه ی یار
بود تا صبح همانجا بیدار،
بلبل افتاد به پایش ،جان داد
گل بدان سوخته ی حیران داد
هر که می دید گمانش گل بود،
پاره های جگر بلبل بود ،
سوخت بسیار دلش از غم او
ساعتی داشت به جان ماتم او
بوسه اش داد و وداعی به نگاه
کرد و برداشت گل ، افتاد به راه
دلش آشفته بود از بیم و امید
رفت تا بر در دلدار رسید ،
بنمودش چو گل خوشبو را
دخترک کرد ورانداز او را
قد و بالای جوان را نگریست
گفت: (( افسوس ، پزت عالی نیست !!
گرچه دم می زنی از مهر و وفا
جامه ات نیست ولی در خور ما !))


پشت پا بر دل آن غمزده زد
خنده بر عاشق ماتم زده زد
طعنه ها بود به هر لبخندش
کرد پرپر گل و دور افکندش
وای از عاشقی و بخت سیاه
آه از دست پری رویان، آه !
(( فریدون مشیری ))

منبع:eloopa.blogfa.com


نوشته شده توسط : مدیر | در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۱ ساعت ۱۲ :۳۴ : ۴۴


دسترسی سریع
قالب های 3 ستونه
قالب های 2 ستونه
ابزار وبلاگ نویسان
آموزش وبلاگ نویسی
گالری عکس
آپلود عکس
بازی آنلاین
موسیقی لایت
بازی آنلاین

بازی آنلاین 660 بازی
بازی های دخترانه 16 بازی
بازی های ورزشی 97 بازی
بازی های تیراندازی 124 بازی
بازی های فکری 209 بازی
بازی های اکشن 126 بازی
بازی های مسابقه ای 50 بازی
بازی های متفرقه 38 بازی
بازی های محبوب

لینک ها
بک لینک شما در این مکان
کلیه حقوق متعلق به سایت نایت اسکین می باشد © Night-Skin.com 2004 - 2024