از لحاظ همسر شانس آوردم
باتوجه به موقعیتی كه در حال حاضر به دست آوردهای چه احساسی نسبت به این صداهای مشابه داری؟
در زندگیام یك نقشه موفق داشتم، این نقشه و برنامهریزی را نه جای خواندم و نه كسی آن را به من یاد داد. یكسری الگوریتم ساده فارسی همیشه مدنظرم بود. مثلا اینكه كار بعدیام باید از كار قبلیام بهتر باشد یا اینكه وقتم را تلف نكنم. همین متد ساده در زندگی و كارم بسیار تاثیرگذار بوده است. درحال حاضر همه چیز من كارم است، مثلا خیلی جاها قرار نیست كه كاركنم اما چون به كارم معتاد شدهام ناخودآگاه باز هم كار میكنم. فكر نمیكنم مشابهت صدایی بتواند برای من خطرساز باشد. من شعرهایم را خودم میگویم و آنقدر به آهنگسازی و تنظیم علاقه دارم كه اینكارها را هم خودم انجام میدهم البته اگر ببینم انجام همه این كارها به ضررم است كار را به فرد دیگری میسپارم.
شما زمان زیادی را صرف كار میكنید، خانم شما با كارتان مشكلی ندارد؟
او آنقدر مرا دوست دارد كه با كارهایم كنار میآید، خوشبختانه كارم را هم دوست دارد من در این زمینه به شدت شانس آوردم.
تبصره: ما جوابگوی عوارض این مصاحبه هستیم
در مورد ردهبندی و خوانندههایی كه در این نظرسنجی هستند صحبت كنیم. در جاهای مختلف دنیا همیشه یك موسسه یا نشریه در مورد موسیقی و خوانندهها به مردم اطلاعات میدهد و از آنها میخواهد درنظرسنجیها و آمارهای مربوط شركت كنند. در ایران این كار به طور دائم انجام نشده اما ما میخواهیم این كار را انجام دهیم. بازخوردهایی كه از شروع این كار برای مجله ما رخ داده خیلی عجیب بوده است. مثلا از اول به دلیل بعضی از شنیدهها فكر میكردیم محسن چاووشی اول میشود، حتی احسان خواجهامیری كه حالا نفر اول جدول است با اطمینان میگفت محسن چاووشی اول میشود اما الان بعد از چندهفته كه از این نظرسنجی میگذرد این پیشبینی اشتباه از آب درآمده، نظر شما در مورد او چیست؟
قبل از اینكه شروع به جواب دادن كنم میخواهم شما یك تبصره بگذارید و آن اینكه همه عوارض این مصاحبه را شما و مجلهتان به عهده بگیرید و پاسخ دهید.
ما همینجا این قول را به شما میدهیم، پس از محسن چاووشی شروع كنیم.
قبل از گفتن حرفهایم از او عذرخواهی میكنم، واقعیت این است كه من در حال حاضر جزو كسانی هستم كه كارم را بلدم و كارشناس محسوب میشوم اما بدون هیچ ادعایی در مورد او حرف میزنم البته نه بهعنوان یك دوست بلكه بهعنوان كسی كه موسیقی را میشناسد.
محسن (سكوت)…
« احساس میكنم رفتار هنریاش به شدت خاص است البته نه خاصی كه دیگران میگویند، من خاص را یكطور دیگر میبینم.» محسن چاووشی یك رفتار سینوسی در كارش دارد، یعنی یك موقع بالاست و یك موقع پایین، این رفتار بعد از فیلم سنتوری پیش آمد. قبل از آن او همیشه رو به بالا حركت میكرد اما بعد از سنتوری در كنار كارهای خوبی كه داشت كار ضعیفاش هم زیاد دیده میشد.
به خاطر این كه محسن چاووشی را دوست دارم اینها را میگویم
یعنی دوستان محسن چاووشی این نكات را به او گوشزد نمیكنند؟
جواب این سوال برمیگردد به همان موضوعی كه قبلا در موردش حرف زدیم، اینكه مقصر خود خواننده است. اینكه به او بگویند یا نگویند مهم نیست. مهم رفتار خود خواننده است. مدت زیادی است كه ما رابطه زیادی با هم نداریم فقط گاهی زنگ میزنیم و حال هم را میپرسیم همین و بس، در صورتیكه قبلا خیلی به هم نزدیك بودیم.
دوست ندارید در این رابطه با او صحبت كنید؟
سعی كردم اما نشد، نه تنها من بلكه دوستان دیگری هم این كار را كردند اما نشد. كسانی این سعی را كردند كه قبلا او را دوست داشتند. زورم نرسید چون او نمیخواهد وقتی خودش دوست دارد اینطوری باشد من چه كارهام؟! من و ما خسته شدهایم.
پس افسوس اش برای شما مانده است؟
بله، چون وقتی او را با گذشته مقایسه میكنیم، مثلا كارهای جدید او را با آلبوم سنتوری یا لنگه كفش در كنار هم میگذاریم افسوس میخوریم، این كارها اصلا قابل قیاس با هم نیستند. با اینكه آن موقع تنظیمهای شهاب اكبری قدیمی بود اما آنقدر كارها قوی و پر از حس بود كه آنها در آن مقطع زمانی واقعا تركاندند. به عنوان یك طرفدار وقتی به یاد آن زمان میافتم شور عجیبی پیدا میكنم و اگر الان به شدت درمورد او حرف میزنم به خاطر این است كه دوستش دارم. اگر او خیلی محبوبیت دارد حتما در زندگیاش یك جایی یك كاری كرده و این جواب آن كار است. الان من به دلیل تمام بیمعرفتیهای یكپارچهاش از او دلگیرم اما وقتی میبینمش باز هم دوستش دارم.
خودش مقصر است
چرا محسن چاووشی نتوانست كارش را مدیریت كند؟
به نظر من در كنار خواندن و خوانندگی تنها كسی كه جوابگوی خوب شدن یا بد شدن قطعات و آلبومهاست خود خواننده است، مثلا اگر من الان اشتباهی در كارهایم داشته باشم هیچكس به جز خودم مقصر نیست. اطرافیان من شاید بتوانند راه را به من نشان دهند یا من را از بیراه دور كنند ولی هر اتفاقی كه بیفتد خودم جوابگو هستم. مثلا روی سن وقتی كه آن تعداد مخاطب ترانههای من را از حفظ میخوانند لذتش را من میبرم. پس اگر در یك مقطعی بازنده شوم خودم به تنهایی باید پاسخگو باشم. در مورد محسن چاووشی هم این قضیه وجود دارد، در او یكسری چیزها وجود دارد كه من را اذیت میكند، قبلا از طرفداران پروپاقرص او بودم، از آن طرفداران دو آتیشه، طرفداری یك تعصب خاص میخواهد كه در مورد او من حالا دیگر آن تعصب را ندارم. متاسفانه كارهای الان او آن حس قبلی را ندارد شاید این اتفاق دلایل زیادی داشته باشد اما هرچه هست در كار او تاثیر زیادی گذاشته است. از آنجایی كه او دوست خوبم است امیدوارم از من ناراحت نشود. قدیمها كارهای او لحظاتی را برای شنونده به وجود میآورد كه بسیار خالص و ناب بود این لحظات به دلیل احساس خوب خودش بود و احساسی كه با آهنگهایش انتقال میداد، اما حالا وقتی آن موزیكها را گوش میدهم این تفاوت را خیلی خوب احساس میكنم. به نوع خواندن او كار ندارم اینكه او ژانرش را كاملا عوض كرده به خودش مربوط است و خودش پاسخگوست اما من این ژانر جدید را دوست ندارم. او كاملا عوض شده و همه میتوانند بهراحتی این عوض شدن را حس كنند.
من به عنوان كسی كه همیشه آهنگهای او را گوش میدهد دیگر آن حس را نمیبینم، اگر قرار است یك اتفاق جدید فراگیر شود نباید همه از آن تقلید كنند. 2 سال پیش سبكی كوركورانه مد شده كه به جرات جزو كسانی بودم كه آن را رایج كردم، حتی شماره یكی از بهترین تنظیمكنندههای آن سبك را پخش كردم. تست كردن آن سبك برای هیچ خوانندهای اشكال ندارد اما امتحان كردن با یك قطعه عاقلانه است نه 10 قطعه از یك آلبوم! آن همه حس، فشار عصبی و… را كمپرس كردن در 5 دقیقه بدون حس به نظر من اصلا جالب نیست. این از اشتباهات او بود و این اشتباه در مراحل مختلف برای او پیش آمد. (ببخشید من اینقدر رك حرف میزنم) مثلا خود من فلان سبك را عاشقانه دوست دارم اما به كارم و نوع خواندنم ربطی ندارد پس با آن سبك كار نمیكنم. برای ایجاد تنوع باید كارهای دیگری كرد، مثلا شعرها را متنوع كرد كه امیدوارم محسن حتما در ترانههایش تنوع ایجاد كند. اگر یك نفر به من بگوید چرا كارهایت تكراری شده؟ مطمئن باشید فردای آن روز به دنبال شاعری میگردم كه بتواند كاری را كه من میخواهم، انجام دهد. قبلا هم این اتفاق افتاد و من این كار را كردم.
صداسازی نمیكند
به نظر شما چرا محسن چاووشی كنسرت نمیگذارد؟
محسن نمیتواند كنسرت بگذارد، به خصوص در حال حاضر.
این قضیه ربطی به آن حرفهایی كه در مورد صداسازی او میگویند، دارد؟
نه، من و او در یك لاین صدایی میخواندیم و افكتهایی كه برای صداهایمان استفاده میشد یكی بود. محسن چاووشی یك نوع ترفند در كارهایش داشت كه ترفند برندهای بود و هست اما این روش ضررها و عوارضی دارد مثل یك فواره كه زود بالا میرود و زود هم پایین میآید. او رفت و قایم شد و از خودش یك تصویر در ذهن طرفدارانش ایجاد كرد، كاری كه من نكردم، از همان روز اول با بدترین ظاهر و بدترین تیپ رفتم جلو و گفتم میدانم كه ایراد دارم اما خودم را میسازم. در 5سال گذشته آنقدر یك ذره یك ذره تغییر كردم كه اگر همه عكسها و فیلمهایم را كنار هم بگذارند و به ترتیب نگاه كنند به سختی متوجه این تغییر میشوند، اما اگر الان من را یكدفعه با 5 سال گذشته مقایسه كنید، خندهتان میگیرد و میگویید این همان است؟!
گفتید بعد از سنتوری رفتار او سینوسی شد مگر بعد از آن فیلم چه اتفاقی افتاد؟
چاووشی خیلی تلاش كرد كه به آن نقطه رسید و سنتوری نعمتی بود كه خدا برای تلاشهایش به او داد. او با یك پتانسیل خیلی بالا كارش را شروع كرد، مقایسه شروع او با شروع من خیلی سخت است. او وحشتناك خوب پیش رفت تا به آلبوم متاسفم رسید یك جایی یك چیزی مانعش شد. این مانع برای من كه دوستش هستم اهمیت دارد، الان هم ممكن است ناراحت شود و وقتی این مطلب را بخواند به من زنگ بزند و ناسزا بگوید اما به من ارتباط دارد كه اینها را میگویم چون دوستش دارم. به حرمت همان گذشتهای كه با هم داشتیم؛ گذشتهای كه دوستداشتنیتر از الان است، دلم میخواهد او دوباره روبه بالا حركت كند. الان در جایگاهی هستم كه نیازی به كوبیدن كسی ندارم، در مسیر خودم حركت میكنم و كاری به كسی ندارم و دلم میخواهد او آن موانع را با قدرت از جلوی مسیر خودش بردارد. من نیازی به كوبیدن كسی ندارم، حب و بغضی ندارم كه به خاطر آن بخواهم كسی را پایین بكشم یا به كسی بچسبم كه خودم را بالا بكشم؛ نكتهای كه خیلیها یك زمانی به من میگفتند.
آن كلید next لعنتی
شما یك آهنگ مشترك با محسن خواندید، آن زمان در مقام یك طرفدار این كار را كردی؟
آن آهنگ را خود محسن به من پیشنهاد داد كه با هم بخوانیم، شعر و ملودیش مال من بود گیتارش را هم من زدم، تنظیمش را هم تقریبا خودم انجام دادم بیشترش را هم من خواندم اما به نام او تمام شد! چون آن موقع او مشهور بود نه من، ترفند او زود جواب داد و پازلهای بازیش سریع به هم چسبیدند. من آدم صبوری هستم خیلی دیر به این جایگاه رسیدم اما باز هم به خودم میگویم باید با چیدمان درست جلو بروم تا اوج داشته باشم و آن اوج را حفظ كنم.
یك زمانی خیلیها یك شبه مشهور شدند و هرمی رشد میكردند اما من صبر كردم هرچند دوست داشتم مشهور شوم خیلی صبر كردم تا به اینجا رسیدم، الان هم صبورم و آینده را میبینم. آن موقع به كسی كاری نداشتم برای خودم گیتار میزدم و میخواندم، عدهای گوش میدادند و اگر خوششان میآمد دست میزدند و كارم به خاطرهها میپیوست. آن موقع كه با محسن خواندم مدتها بود كه دوست داشتم با محسن بخوانم ولی خودم سراغش نرفتم، میدانستم میتوانم یك كاری كنم كه محسن مجبور شود به من بگوید برایم آهنگ بساز. آن زمان رضا صادقی را میدیدم كه طرفدار دوآتشه داشت شاید رضا یادش نیاید كه ما در یك دخمه كار میكردیم یك جاهایی میرفتیم كه اگر رضا میآمد ما نباید خودمان را نشان میدادیم. من آن موقع به خودم میگفتم محسن همه اینها یادت بماند آنقدر خوب شو كه همه اینها خودشان سراغت بیایند و هزاران اتفاق دیگر…
خیلی از آن آدمها كه زمانی آرزوی من بودند الان به من پیشنهاد كار میدهند، من چراغ خاموش جلو میروم چون در ایران زندگی میكنم پس باید ایرانی زندگی كنم. محسن چاووشی مسیرش را پله پله نرفت او با آن پتانسیل خوبش پرواز كرد اما…
من همیشه از سلامت، خواب، غذا و همهچیزم زدهام تا طرفدارانم از آهنگهایم لذت ببرند و آن كلید next لعنتی را وقتی آهنگهای من را میشنوند نزنند. آنها میفهمند كه من به فكرشان بودهام. شناخته شدن و شنیدن آن آهنگها با لذت برای من ملاك است.
كنسرتی كه میتركاند
اگر الان محسن چاووشی كنسرت بگذارد چه اتفاقی میافتد؟
استقبال مردم وحشتناك خواهد بود اما چندوقت این استقبال ادامه داشته باشد مهم است. من فریدون آسرایی را قلبا دوست دارم، صدای مخملی او عالی است. آنقدر دوستش دارم كه اگر هزارتا اشتباه هم بكند باتعصب در موردش حرف میزنم. جنس این آدم دوستداشتنی است با اینكه تا به حال او را ندیدهام اما یك حس مثبت به من منتقل میكند. وقتی «آهای خوشگل عاشق» را خواند عالی بود، آنقدر عالی كه نمیشد دلیلی برای عالی بودنش آورد، اصلا كسی سوال نمیكرد چرا عالی است؟ اما چرا فریدون كمرنگ شد؟! برای اینكه او راه درست را پیاده نكرد. وقتی به اینجا میرسیم من دیگر نمیتوانم با آن حس در مورد فریدون حرف بزنم چون او اشتباه كرد؛ این اشتباه را به شكل دیگری محسن تكرار كرد. وقتی از مردم فاصله میگیری دیگر نمیتوانی درك درستی داشته باشی و برای مردم آهنگ بسازی. پاپ طرفدار دوآتشه نمیخواهد. ترجیح میدهم طرفدارانم من را محسن صدا كنند، نه سلطان. لذت در این است كه ببینی مردم در سالنها ترانههایت را جیغ میزنند.