لازم است به این نکته توجه شود که در مورد مسائل آخرت و وضعیت بهشت و جهنم ، به جز آنچه از طریق وحی و سخنان پیشوایان معصوم دینی به ما رسیده از راه دیگری، نمی توان مطلع گردید.
پاسخ پرسش فوق در متون دینی به صراحت ذکر نشده، لکن با توجه به نکات مطرح شده در آنها میتوان اظهار داشت که قوانین و احکام خاصی در بهشت وجود ندارد و اگر هم باشد با احکام و دستورات این دنیا تفاوت دارد. زیرا فلسفه احکامی که خداوند متعال جعل و انسانها را به انجام آن تکلیف کرده است رشد و تعالی و تکامل انسان است که در اثر انجام دادن تکالیف در این جهان صورت می گیرد و درجاتی که در بهشت برای انسان حاصل می شود از کارهایی نیکی است که خودش در همین دنیا قبل از مردن انجام داده است یا فرزندان صالح او یا دیگر مؤمنین بعد از مردن او انجام داده و ثوابش را به او هدیه کرده اند و به تعبیر دقیقتر؛ بهشت و جهنم باطن و واقعیت اعمالی است که ما در دنیا مرتکب شده ایم؛ چنانکه در روایات زیادی آمده است که: امروز(زندگی دنیا جای)عمل است و حسابی در کار نیست و فردا (جهان آخرت جای) حساب است و عملی در کار نیست.(الکافی ج : 8 ص : 58 ) أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام :… فَإِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ إِنَّ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ . بنا بر این در جهان آخرت عملی که بر مبنای تکلیف باشد و موجب حسابرسی شود و خود باطن و واقعیتی داشته باشد که در جای دیگر ظهور یابد، وجود ندارد.
بعلاوه احکام و قوانین معمولاً در جایی وضع می شوند که تعدی و تجاوز یا دست کم احتمال آن نسبت به حقوق دیگران وجود داشته باشد در حالی که این مسائل در بهشت نیست؛ چون:
1- زمینه ی تعدی و تجاوز وجود ندارد؛
تجاوز و جنایت معمولاً در جایی است که امکانات محدود باشد و تقاضا برای رسیدن به نعمتی بیش از عرضه ی آن باشد، در صورتی که در بهشت هیچ گونه کمبودی نیست و به فرموده ی قرآن کریم هر چه که بدان میل کنند و چشم نواز باشد در اختیار آنان خواهد بود.(زخرف، 71)
2 – مورد دیگری که وضع قوانین را ضروری می نماید:
جایی است که افراد، تحت تاثیر القائات شیطانی و هواهای نفسانی یا بیماری های روحی، هم چون حسد و کینه دست به اعمال ناپسند و ناشایست زده و به خود و دیگران ظلم و آزاری روا دارند. این گونه مسائل نیز در بهشت وجود ندارد، زیرا کسانی که آنجا راه می یابند افرادی پاکدل و پاک نهادند که در دنیا نیز توانسته اند هوای نفس و بیماری های اخلاقی خود را کنترل نمایند. علاوه این که قرآن مجید می فرماید: «هر گونه غلّ (حسد و کینه و عداوت و خیانت) را از سینه ی بهشتیان برمی کنیم (و روحشان را پاک می کنیم ) در حالی که همگی با یکدیگر برادرند… .»(حجر، 47) همچنین کلام و سخنی که بین بهشتیان رد و بدل می شود جز سلام و سلامت و خیر و نیکی نیست . (واقعه، 26)
بنابراین به نظر می رسد زمینه ای برای بروز عداوت و تجاوزگری در میان بهشتیان وجود ندارد و احتمال درگیری منتفی است، در نتیجه نیازی برای وضع قوانین وجود ندارد. از اینها گذشته از آیات قرآن چنین استفاده می شود که میل و ذائقه ی بهشتیان به سمت بدی ها و زشتی ها سوق پیدا نمی کند و آنان به نهایت انسانیت و کمال و زیبایی روح دست یافته اند، به گونه ای که چیزی را دوست نمی دارند مگر اینکه واقعاً دوست داشتنی باشد و چیزی را دوست نمی دارند مگر اینکه خداوند دوست داشته باشد.[6] بنابراین نیازی به وضع قوانین و احکام نیست. (ترجمه ی المیزان، ج 29، ص 272 ترجمه ی 40 جلدی)
برخی از مفسران ذیل این آیه ی قرآن مجید که می فرماید: «ظرف ها و جام های طلا را گرداگرد بهشتیان به گردش می آورند و در آنجا آنچه دل بخواهد و چشم از آن لذت برد وجود دارد»(زخرف، 71)
این پرسش را مطرح کرده اند که آیا عمومیت و گسترش مفهوم این آیه شامل چیزهایی که در دنیا حرام هستند نیز می شود و اگر یک بهشتی چیز حرامی را بخواهد در اختیار او قرار می دهند، و پاسخ داده اند که: طرح این سؤال به خاطر عدم توجه به یک نکته است و آن اینکه محرمات و زشتی ها در حقیقت، همچون غذایی نامناسب برای روح انسان می باشد و مسلماً یک روح سالم چنین اشتهایی ندارد. این روح بیمار است که گاه به غذاهای نامناسب و حتی سموم میل می نماید. بیمارانی هستند که حتی تمایل به خوردن خاک و امثال آن پیدا می کنند اما با برطرف شدن بیماری، اشتهای کاذب از بین می رود. بهشتیان نیز هرگز تمایل به چنین چیزهای ناپاکی ندارند، زیرا تمایل و کشش روح آنان به سوی خوبی ها و پاکی ها است . (تفسیر نمونه، ج 21، ص 116)
آرامش اهل بهشت:
۱. آرامش خاطر بهشتیان از تمام نشدن میوه های بهشتی و مضرات آن ها: یدعون فیها بکل ف کهة ءامنین. (دخان ،55)
۲. بهشتیان، فارغ از هر دغدغه و نگرانی: لایحزنهم الفزع الاکبر و تتلقیهم الملئکة هذا یومکم الذی کنتم توعدون.(انبیا 103) ۳. سپاس بهشتیان به درگاه خدا برای بهره مندی از نعمت آرامش در بهشت: جنت عدن یدخلونها… و قالوا الحمد لله الذی اذهب عنا الحزن… الذی احلنا دار المقامة من فضله لایمسنا فیها نصب و لایمسنا فیها لغوب.
۴. عبرت آموزان از آیات خدا، بهره مند از آرامش در پیشگاه ربوبی در بهشت: … قد فصلنا الایت لقوم یذکرون لهم دار السلم عند ربهم…. منظور از «دارالسلام» بهشت است که به سبب نبود هیچ گونه اضطراب و نگرانی، «دارالسلام» نامیده شده است.