زندگی هر کدام از ما، زمانی که باید بین چند گزینه یکی را انتخاب کنیم، با تعارض ها و مشکلاتی روبه روست. برخی از موارد این تعارض ها در ارتباط با دیگران است. نحوه برخورد با این مشکلات و تعارض ها می تواند بر روابط بین فردی ما آثار طولانی مدتی بگذارد؛ این که دوستانی را از دست بدهیم، همیشه مجبور باشیم خود را قربانی روابط مان کنیم، بتوانیم با دیگران به مذاکره بنشینیم و… نکته مهم در مواجه شدن با تعارض ها این است که حل آن ها هر چه زودتر انجام شود، فشار روانی حاصل از آن ها برای ما کمتر خواهد بود. توانایی حل تعارض ها در زمان کوتاه و البته به نفع خودتان، مهارتی است که لازم است آن را فرا بگیرید.
یکی از روش های مناسب برای حل تعارض ها، قدم هایی است که گرینبرگ در کتاب کنترل فشار روانی آن را معرفی کرده است.
قدم اول: گوش دادن فعال
نام این مهارت پایه را احتمالاً بارها و بارها شنیده اید. گوش دادن فعال با شنیدن تفاوت هایی دارد، از جمله این که فرد در این وضعیت همه تلاش خود را می کند تا منظور فرد مقابل را درک کند و البته این تلاش را به نمایش می گذارد. اگر شما صرفاً به صحبت های فرد مقابل خود گوش می دهید اما با پاسخ هایی، او را متوجه نمی کنید که منظور او را فهمیده اید، هنوز به صورت کامل نتوانسته اید از این مهارت استفاده کنید.
نکته مهم دیگری که در این بین وجود دارد تلاش شنونده برای درک احساساتی است که گوینده به صورت مستقیم بیان نکرده است. درک ناراحتی، خوشحالی، عصبانیت فرد مقابل که در لابه لای کلمات پنهان شده است و البته بیان این نکته که متوجه این احساسات هستیم، به شنونده کمک می کند زمانی که می خواهیم صحبت کنیم او نیز با دقت بیشتری به صحبت ما گوش کند و تلاش بیشتری برای رسیدن به نتیجه داشته باشد.
قدم دوم: نشان دادن حالات خویش
سانسور احساسات یکی از رفتارهایی است که بیشتر ما از همان دوران کودکی آن را یاد گرفته ایم و تصور می کنیم هر چه قدر بتوانیم بیشتر ادای افراد خونسرد را در بیاوریم، احتمالاً زودتر و راحت تر می توانیم تعارض های مان را حل و فصل کنیم. واقعیت این است که انکار احساسات خود شاید بتواند در برخی از مواقع به حل سریع تعارض ها کمک کند اما قطعاً کمکی به حل آن ها به نفع ما نخواهد کرد. اگر هم نگرانید که بیان احساسات دردسرهای جدیدی را به قبلی اضافه کند، اول این دو نکته را در نظر داشته باشید و سپس درباره تغییر دادن یا ندادن روش خود تصمیم بگیرید.
همان طور که در مرحله قبل نیز تأکید کردیم، لازم است اول ما احساسات فرد مقابل را درک کنیم و نشان دهیم متوجه آن احساسات بوده ایم و بعد انتظار داشته باشیم فرد مقابل نیز احساسات ما را درک کند.
نکته دوم آن که اشتباهی که بسیاری از افراد مرتکب می شوند این است که در زمان بیان احساسات خود، به نوعی فرد مقابل را محکوم می کنند. به عنوان مثال از بدقولی دوست خود عصبانی هستند. برای بیان این احساس می گویند بدقولی تو من را عصبانی کرده است. اگر می خواهید احساسات شما بهتر شنیده شود، بهتر است بگویید من از بدقولی تو عصبانی شده ام.
قدم سوم: جست و جو برای یافتن دیگر راه حل ها
برای این مرحله لازم است از روش سیال سازی ذهن استفاده کنید. منظور از سیال سازی یعنی برشمردن همه راه حل های ممکن قبل از ارزیابی آن ها. وقتی فهرستی از راه حلها داشته باشید، در قدم بعدی می توانید دو نفری به بررسی تک تک آن ها بپردازید تا بر روی یکی به توافق برسید. شاید بگویید این کار زمان بسیار لازم دارد. یادتان باشد شاید در ابتدا، زمان بیشتری از روش های قبلی که استفاده می کردید نیاز داشته باشد اما در عوض بعد از پایان موضوع، درگیری ذهنی تان بسیار کمتر خواهد بود و در طولانی مدت به شما کمک می کند آرامش بیشتری داشته باشید.
منبع: سلامت نیوز