نوشته شده در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۱ | نویسنده: مدیر | بدون دیدگاه
روزی پدری که ۳ پسر داشت در بستر مرگ بود و ۳ فرزند خود را خواست تا در خصوص به ارث گذاشتن خانه اش با آنها صحبت کند. پدر به پسرانش چنین گفت: که قصد دارد خانه را برای دانا ...
نوشته شده در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۱ | نویسنده: مدیر | بدون دیدگاه
دو عدد طناب یک متری و به اندازه ی کافی فندک داریم و اگر سر یا ته یک طناب را آتیش بزنیم 1 دقیقه طول می کشد تا کامل بسوزد سوال اینه که چیکار کنیم تا بتونیم هر دو تا ...
نوشته شده در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۱ | نویسنده: مدیر | بدون دیدگاه
عده ای زرنگ با چشمان سبز با عده ای دیگر که آن ها هم زبر و زرنگ هستند ولی دارای چشمان قرمز هستند شب ها جلسه ای را تشکیل می دهند . افراد در این جلسه فقط به هم نگاه ...
نوشته شده در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۱ | نویسنده: مدیر | بدون دیدگاه
کاراگاه در حال عبور از خیابان بود که ناگهان صدای شلیک اسلحه ای را از رستوران نبش خیابان شنید. کارآگاه به سرعت وارد رستوران شد و دید صاحب رستوران تیر خورده است. او با نگاه به اطراف متوجه یک یادداشت ...
نوشته شده در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۱ | نویسنده: مدیر | بدون دیدگاه
در یک قطار قتلی اتفاق افتاده و قاتل هم فرار کرده....
کارآگاه الیور خبرهایی راجب دو قتل در یک قطار شنید. لوکوموتیوران و نگهبان قطار که در سر و ته قطار بودند هر دو کشته شده اند. پلیسی که در واگن ...