سایه ها
انگار حرف می زنند
این روزها
سایه من ؛ همدم تنهایی ام شده است
+ نوشته شده در جمعه 1 ارديبهشت 1391 | ساعت20:43 | توسط مدیر |
حس سفید و خاکستری شدن اینجا !
نشانه ی دوباره جوانه زدن است
نشانه ی دوباره جوانه زدن است
چند سطر آبی می شوم
چند سطر سفید
و گاهی خاکستری
|
+ نوشته شده در چهارشنبه 16 شهريور 1390 | ساعت0:42 | توسط مدیر |
دوست دارم تنها باشم
با خیالی ؛ خالی از با تو بودن ها
دوست دارم به یاد آن روزهای گذشته
در خلوتی
کنج آرام این اتاق خالی
به یاد آن روزگاران
خاطراتم را یاد کنم
|
+ نوشته شده در چهارشنبه 16 شهريور 1390 | ساعت0:42 | توسط مدیر |
تمام می شود
تمام ناگفته های من
فقط چند نقطه چین باقی می ماند
تا حرف های سادگی هایم را
دوباره تکرار کنی
|
+ نوشته شده در چهارشنبه 16 شهريور 1390 | ساعت0:42 | توسط مدیر |
توفانها
در رقصِ عظیمِ تو
به شکوهمندی
نیلبکی مینوازند،
و ترانهی رگهایت
آفتابِ همیشه را طالع میکند.
بگذار چنان از خواب برآیم
که کوچههای شهر
حضورِ مرا دریابند.
|
+ نوشته شده در چهارشنبه 16 شهريور 1390 | ساعت0:42 | توسط مدیر |
و چشمانت رازِ آتش است.
و عشقت پیروزیِ آدمیست
هنگامی که به جنگِ تقدیر میشتابد.
و عشقت پیروزیِ آدمیست
هنگامی که به جنگِ تقدیر میشتابد.
|
+ نوشته شده در چهارشنبه 16 شهريور 1390 | ساعت0:42 | توسط مدیر |