آبیار را می توان مهمترین فیلمساز زن این روزهای سینمای ایران دانست که با شیار143 نامش بر سر زبانها افتاد و با نفس خود را به سینمای ایران ثابت کرد. با نگاهی به آثار ایشان میتوان مولفه های فیلمسازیشان را نگاه زنانه به موضوعات ، دوربین بی قرار ،پایان بندی مهلک ، بازیهای خوب و ریتم ملای برشمرد. شبی که ماه کامل شد” هم در چارچوب همین مولفه های فیلمسازی گام برداشته است و بر فرم انتخابی آبیار تاکید دارد. این تاکیدات در بخشهایی به کمک فیلم آمده و در بخشهایی آسیب جدی به فیلم زده است.
بازیهای فیلم خوب است. صدر عرفایی در نقش غمناز با بازی کنترل شده ،بی اغراق و باورپذیرش بیش از سایرین درخشیده. اما کیفیت بازی شاکر دوست از متوسط بازیهای فیلم پایینتر است که علت عمده آن را میتوان در لهجه داشته و نداشته فائزه دانست.
ریتم فیلم همسان با ریتم فیلم نفس است. دیر شکل میگیرد و کند پیش میرود. این ریتم کند با موضوع نفس تناسب دارد اما برای اثری چون شبی که ماه کامل شد کافی نیست.
فیلم در منطق تصویر گیج است و در روایت تصویری فیلم به کار نمی آید.
فیلمهای ساخته شده پیرامون حوادث تروریستی بیشتر از منظر جلالی به این مقوله نگریسته اند. روز شیطان، ماجرای نیمروز، امکان مینا و سایر آثار مشابه با دستاویز قراردادن اتفاقات فیلمهای پلیسی یا تریلری از آب درآمده اند که نگاهی به قربانیان این حوادث نداشته اند. اما نگاه آبیار به این گونه حوادث نگاه جمالی است و محوریت کار با قربانیان است.
فیلم به درستی از کنار عصبیتهای موجود در منطقه عبور میکند و با نمایشی معقول و صمیمی از اهل سنت، ریگی و گروهکش را از هموطنانمان تفکیک میکند. دایی خانواده عمده بار این تفکیک را به دوش میکشد و با ارجاع به آیات قرآن موضع اهل سنت را در قبال گروهکها تبیین میکند.
فیلم اما اسیر نگاه تلویزیونی به مسائل و سرشار از بیانیه های سیاسی-اجتماعی است. این بیانیه ها در کنار رفتارهای کارتونی ریگی فیلم را نابود کرده است. تصویر در فیلم کارکرد خود را از دست داده و به نمایشنامه رادیویی تبدیل شده است.
از منظر فیلم غمناز، بلوچستان اسیر چنگال تروریسم در سالهای آغازین دهه 80 است که تمام تلاش خود برای کاهش آسیب فرزندانش به کار میگیرد. بلوچستانِ فیلم مضطر از برخی فرزندان پرورش یافته در دامن خویش است.در مقابل فائزه نماینده قربانیان مهاجرت های اجباری است که از ترس آن که فرزندانش سرنوشتی چون عبدالحمید پیدا نکنند فرار را بر خود حرام میکند.
واکنش شخصیت ها به رویدادهای فیلم احساسی است تا عقلانی. به همین دلیل پایان بندی مهلک فیلم به درستی فهم نمیشود. عبدالحمید از انگیزه کافی برای اقدامات بی رحمانه اش برخوردار نیست.
“شبی که ماه کامل شد” در قیاس با تولیدات سینمای ایران نمره قبولی میگیرد اما با جایگاهی که به اثری ماندگار تبدیل شود فاصله بسیار دارد. با وجود فیلمنامه جذاب، فضاسازی خوب و تمهیدات ریزبینانه ای که خانم آبیار برای روایت داستان خود- در نظر گرفته اند، فیلم قافیه را به ضعف های فنی اش باخته است.
مطالعه کامل نقد در
http://www.filmovies.ir/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B4%D8%A8%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%B4%D8%AF/
کلمات کلیدی : نقد فیلم، جشنواره فجر، فیلموویز، اسکار، فیلم کوتاه، موسیقی فیلم