باور کنید خیلی خیلی مهم است! تناسب اعتقادی و فرهنگی و تحصیلی و طبقاتی را نمی گویم. حرف سر تناسب شخصیتی است. تناسبی که متأسفانه خیلی وقت ها آنطور که بایسته و شایسته است به آن توجه نمی شود و نتیجه اش می شود… بگذریم. اگر در شُرف ازدواج هستید لطفاً این یادداشت را بخوانید.
«همه شرایط و ویژگی هایش خوب است. از لحاظ مذهبی به هم می خوریم. همشهری هم که هستیم. از لحاظ شغل و تحصیلات هم شرایط خوبی دارد. خانواده هایمان هم به هم می خورند. اهل سیگار نیست که هیچ، ورزش سنگ نوردی هم می کند. تحقیقات بابا هم سلامتش را تأیید کرده . همسایه ها و همکارانش هم گفته اند که پسر سر به راهی است. همه چیزش خوب است فقط یک چیزی درش هست که اذیتم می کند. زیادی ساکت است، پاراگراف پاراگراف حرف من را با دو سه کلمه جواب می دهد و …»
مرحبا به شما که درست حدس زده اید! گیر کوچولوی این دوست ما سر این است که خودش برون گرا است ولی خواستگارش با تمام ویژگی های خوبی که دارد، درون گرا است. بگذارید یک مرحبا هم به این دوستمان بگویم که در کنار تمام این شرایط خوب به این تفاوت شخصیتی هم توجه کرده است. کاری که متأسفانه بعضی ها از ترس از دست دادن این شرایط خوب و یا به امید اینکه در آینده یک جوری با آن کنار خواهند آمد، با کم لطفی از کنارش عبور می کنند، در حالی که این موضوع می تواند یک مشکل بالقوه ی فردای آنها باشد.
گرفتاری های یک تفاوت ناقابل!
لطفاً رویای تغییر دادن همسر آینده تان و یا تغییر کردن صد و هشتاد درجه ای خودتان را پاک فراموش کنید. شما قرار است سر سفره عقد با کسی بنشینید که او را با تمام ویژگی ها و شرایط فعلی اش پذیرفته اید. اگر در جریان رفت و آمدها و یا تحقیقات تان متوجه تفاوت خود و طرف مقابل تان از لحاظ میزان درون گرایی و برون گرایی شدید، بدانید که باید تردیدتان را همین جا رفع کنید نه فردایی که زیر یک سقف رفتید. که اگر این کار را نکنید فردای روزگار به یکی از این دو حالت گرفتار خواهید شد:
1. شوهر برونگرا، زن درونگرا. شاید در نگاه اول فکر کنید که اگر این طوری باشید خیلی هم ایرادی ندارد. خیلی ها با شما هم عقیده هستند و می گویند که اگر مرد به عنوان سرپرست خانواده برون گرا باشد به دلیل اینکه معاشرتی تر است و احتمال پیشرفتش در مسائل شغلی و تأمین خانواده بیشتر است مشکلی برای آن خانواده به وجود نمی آید، حالا خانم هر چقدر هم که می خواهد درون گرا باشد. فوقش این است که در مهمانی ها کمتر صحبت می کند و یا به جای اشتغال در بیرون از خانه خانه داری پیشه می کند. نکته ای که این دوستان از قلم می اندازند این است که ممکن است آنها خانواده هایی را به همین سبک و سیاق در فامیل و آشنایانشان سراغ داشته باشند که سالها است با هم زندگی می کنند و خدا را شکر تا به حال مشکل جدی ای هم در این زمینه نداشته اند، اما آیا این دوستان از میزان تفاوت برون گرایی و درون گرایی این زن و شوهر مثالی شان هم خبر دارند؟
2. زن برونگرا، شوهر درونگرا.اگر شما جزو این گروه هستید بدانید که جزو شناخته شده ترین مصادیق زن و شوهرهایی هستید که به خاطر تفاوت در میزان برونگرایی و درونگرایی به مشکل بر می خورند. در این حالت زن به خاطر این که شوهرش اهل معاشرت نیست، از لحاظ شغلی به دنبال پیشرفت نیست و یا به دلیل درونگرایی اش شغلی را پیش گرفته که جای پیشرفت ندارد و از آن طرف هم مرد به خاطر اینکه زن به دنبال معاشرت و کار در بیرون از خانه است و احیاناً درآمدش هم از او بیشتر است از این زندگی اظهار نارضایتی می کنند.
پس کاری که باید همین حالا انجام بدهید این است که از میزان تفاوت برونگرایی- درونگرایی خودتان و همسر آینده تان آگاهی پیدا کنید. لطفاً توجه کنید، گفتم میزان تفاوت نه صرفِ تفاوت. فرقش این است که به هر حال شما دو نفر کاملاً شبیه هم نیستید، بلکه دو انسان جدا هستید که با همدیگر تفاوت هایی هم دارید. چیزی که مهم است این است که تفاوت شما و طرف مقابل در زمینه های مختلف از جمله برون گرایی ? درون گرایی آنقدر زیاد نباشد که بیشتر به شکاف شبیه باشد.
میزان تفاوتمان را از کجا بفهمیم؟
پی بردن به میزان تفاوت های شخصیتی تان هم کار سختی نیست و هم است. بنابراین توصیه می کنم که انجام دو کار زیر را جدی بگیرید:
1. سوال کردن. در دوران قبل از عقد، وقت شما گرانبها تر از آن است که بخواهید با مسائل پیش پا افتاده ای مثل تأثیر ماه تولد در تفاهم زن و شوهر و یا غذاهای مورد علاقه آن را تلف کنید. پس قلم و کاغذ را بردارید و سوالاتتان را به ترتیب اهمیت فهرست کنید. برای مطلع شدن از تشابه یا عدم تشابهتان در درون گرایی- برون گرایی از طرف مقابل سوال کنید. مثلاً بپرسید «چند وقت یکبار به مهمانی می روید یا مهمان دعوت می کنید؟»، «تعطیلاتتان را چه طور سپری می کنید؟»، «چقدر اهل صحبت کردن در جمع هستید؟»، «اهل گردش با دوستان هستید؟»، «چقدر اهل خلوت هستید؟» و سوالاتی از این قبیل.
2. مشاوره گرفتن.مشاورین ازدواج آزمون هایی در اختیار دارند که به شما کمک می کنند تا از میزان شباهت ها یا تفاوت های شخصیتی تان بیشتر مطلع بشوید. یکی از این صفات شخصیتی که به خوبی در این آزمون ها مورد بررسی قرار می گیرد همین میزان درونگرایی-برونگرایی شما و طرف مقابلتان است.
شکاف مشکل ساز است نه تفاوت
یک بار دیگر این نکته را یادآوری می کنم که صرفِ تفاوت لزوماً مشکل ساز نخواهد شد. مثلاً اگر به صورت فرضی نمره برونگرایی شوهر شما از ده تا صد، هشتاد باشد و نمره شما هفتاد، احتمالاً بتوانید با کمی مدیریت به خرج دادنِ به موقع طوری رفتار کنید که مشکل مهمی در زندگی تان ایجاد نشود. اما اگر به فرض نمره برونگرایی شوهرتان هشتاد و نمره شما سی- چهل باشد و یا بر عکس شما هشتاد باشید و شوهرتان سی – چهل، مستعد بروز مشکلات عمیقی در زندگی آینده تان هستید، چرا که در این حالت در زمینه درونگرایی-برونگرایی دیگر بین شما و همسرتان تفاوت وجود ندارد بلکه شکاف وجود دارد.
آیا برونگرایی بهتر است؟
لطفاً به این نکته توجه کنید که آنچه که برای شما و زندگی آینده تان بهترین است این است که بین شما و طرف مقابل تان در زمینه ویژگی ها و شرایط مختلف تشابه وجود داشته باشد. با این حساب نمی شود گفت که برونگرایی از درونگرایی بهتر است و یا برون گراها حتماً در زندگی زناشویی آینده شان موفق تر خواهند بود. البته خب برونگراها جذاب تر و گرم تر به نظر می رسند و یا به خاطر میزان بالاتر معاشرتشان محبوبیت بیشتری دارند، اما یادتان باشد فردی که ثبات شخصیتی لازم و کافی را نداشته باشد، نخواهد توانست زندگی زناشویی خوبی را برای شما رقم بزند، چه برونگرا باشد و چه درونگرا.