بارها این جمله را از زبان این و آن شنیدهایم، «شوهرم میخواهد حریم شخصی خودش را داشته باشد» … «زنم میگوید نیاز دارد چیزهایی را برای خلوت خودش، دور از من، نگه دارد». درست است که به کمی حریم شخصی در هر ازدواجی نیاز هست ولی این افراد درمورد حریمشخصی حرف نمیزنند، آنها به دنبال پنهانکاری هستند. این موضوعی کاملاً متفاوت است.
لائورا شلسینگر، نویسنده کتاب «۱۰ کار احمقانهای که زوجها برای بر هم زدن رابطهشان انجام میدهند» نکاتی درمورد این موضوع می نویسد که مسئله را روشنتر میکند. در زیر به چند جمله از این کتاب اشاره میکنیم:
حریم شخصی
– « حریم شخصی چیزی است که از روی احترام به کسی میدهید. پنهانکاری چیزی است که از هم مخفی نگه میدارید.»
– «حریم شخصی زمانی است که میخواهید بدون اینکه همسرتان نگاهتان کند، به دستشویی بروید یا بینیتان را تمیز کنید یا بدون اینکه متوجه شود برایش هدیه بخرید. پنهانکاری زمانی است که بخاطر چیزی که نمیتوانید به همسرتان بگویید، احساس گناه میکنید.»
– «حریم شخصی در ازدواج فضای فردی است که برای خودتان میخواهید که در آن اعتماد و احترام وجود دارد. طرف دیگر از این فضا آگاه بوده و به آن احترام میگذارد. همه ما به کمی فضای شخصی برای خودمان نیاز داریم. درغیراینصورت دیوانه میشویم. از طرف دیگر پنهانکاری برای ازدواج مخرب است و با فقدان اعتماد و احترام همراه است. این چیزی است که طرف دیگر از آن آگاه نیست و درواقع دروغ است.»
– « حریم شخصی یعنی داشتن زمانی باکیفیت یا معنوی برای خودتان. پنهانکاری در ازدواج میتواند نوعی فریب باشد.»
– « حریم شخصی یعنی درمیان نگذاشتن اطلاعاتی مربوط به خودتان با فرد مقابل که آشکار شدن آن هیچ فایدهای برای طرف مقابلتان ندارد و شما هم دلتان نمیخواهد آن را با او مطرح کنید. اما پنهانکاری یعنی اختفای اطلاعاتی که میتواند بر سلامت طرفمقابلتان تاثیر داشته باشد. این تاثیر میتواند مالی، معنوی، جسمی یا ذهنی باشد. حریم شخصی قابل قبول است ولی پنهانکاری قابل قبول نیست.»
در زیر به تعریف پنهانکاری از نظر جک که در مقاله «پنهانکاری در ازدواج» نوشته شده است، اشاره میکنیم. (جک خیلی خوب تفاوت این دو را میداند. او اعتراف میکند که به همسرش خیانت کرده و از آن زمان تمام تلاش خود را به کار بسته تا رفتارش را تغییر دهد و ازدواجش را بازسازی کند.)
«پنهانکاری عمل مخفی کردن چیزهاست، یعنی بعضی چیزها از وضعیت خصوصی گذرانده و پنهان میکنیم. پنهانکاری از مخفی کردن آگاهانه چیزی از دیگران از روی ترس ریشه میگیرد. رازها حاوی اطلاعاتی هستند که قدرت گذاشتن تاثیر منفی بر دیگران را دارند – چه تاثیر احساسی، چه فیزیکی یا مالی. فردی که چیزی را پنهان کرده است باور دارد که اگر آن موضوع چه به صورت تصادفی و چه عمدی برملا شود، باعث آسیب زدن به خود فرد و اطرافیان او خواهد شد.»
«بعضی رازها کوچکاند ولی به مرور زمان اعتماد را از بین میبرند. ترس از واکنش همسر میتواند مجبورمان کند شروع به پنهان کردن مثلاً چیزی که خریدهایم کنیم یا وقتی با دوستانمان بیرون رفتهایم به او بگوییم که سر کار بودهایم. به مرور زمان فاصلهای بین دو طرف ایجاد میشود. رازهای ما میتوانند واقعاً خانمانبرانداز باشند. این رازها اعمال، باورها یا بخشی از ما هستند که عمداً و آگاهانه بخاطر ترس از تاثیرشان، آنها را پنهان میکنیم. خیانتها، اعتیادها، گرایشات جنسی نمونههایی از رازهایی هستند که باعث میشود فرد بخاطر ترس از عواقب برملاشدنشان، آنها را مخفی کند. رازهایی اینچنینی اعتماد و امنیت را از بین برده و شکافی ایجاد میکند که دیگر صمیمیت بین دو طرف را دشوار میکند.
کسی که رازی را برای خود نگه میدارد، برای مخفی نگه داشتن رازش کمکم شخصیتی کاذب پیدا میکند. وقتی چنین رازهایی برملا میشوند، پایههای رابطه را لرزانده و احساس خیانت، آسیبپذیری و عدمامنیت در طرفمقابل ایجاد میکنند.»
و این هم یک نقطهنظر دیگر که در مقاله «حریمشخصی درمقابل پنهانکاری» عنوان شده است:
«حریمشخصی زمانی است که موقع لباس پوشیدن یا دستشویی رفتن در اتاق را میبندید. از نظر لغوی، حریم شخصی یعنی آزادی از توجه عموم. اما توجه داشته باشید که این «وانمود کردن کسی که نیستید» یا دروغ گفتن و مخفی کردن چیزی نیست. فقط نوعی فروتنی یا حیا است. حریمشخصی یعنی نیاز به کمی تنهایی و ارتباط با خود. راهی است برای حفظ کنترل فردی روی اعمال و ایدههای خود بدون نیاز به دریافت بازخورد از دیگران.
پنهانکاری زمانی است که شما عمداً برای فریب دادن طرفتان چیزی را از او مخفی میکنید. در این مورد شما تصمیم میگیرید چیزی را مخفی کنید و واقعیت را نشان نمیدهید. این کار در اغلب موارد صحیح نیست و دلیل پنهانکاری جلوگیری از ایجاد مشاجره و ناراحتی است. فرد به این دلیل چیزی را مخفی نگه میدارد که زندگی مثل سابق جلو رودُ حتی وقتی میداند که اگر آن کار به صورت اشکار انجام شود ایجاد مشکل خواهد کرد.
البته خیلی از کارهای مثبت هم ممکن است با پنهانکاری انجام شوند (مثل میهمانیهای سورپرایز کردن، پروژههایی برای ارتقای فردی، خرید هدیه یا حتی کار کردن روی مشکلات خود) ولی هر زمان که پنهانکاری شامل همکاری با دیگری به طریقی که موجب ناراحتی همسر شود یا زمانی که پنهانکاری بخاطر مخفی کردن عدم صداقتتان انجام میشود، مشکلی وجود دارد.»
و در آخر نظر دکتر لائورا شلسینگر در این زمینه این است:
«وقتی رابطهای مشکلات ناراحتکننده و جدی داشته باشد، مخفیکاریها راهی برای پنهان کردن واقعیت هستند. افراد به جای مواجه شدن با مشکلات، کمک گرفتن، سعی در تغییر یا درک بیهودگی مخمصهای که خود را در آن گرفتار کردهاند، از مخفیکاری برای پنهان کردن کارشان استفاده میکنند. ولی این جواب نمیدهد.»
با تمام این توضیحات، میتوانید درک کنید که بین فضا دادن به همدیگر و پنهان نگه داشتن اطلاعاتی از همسر تفاوت بزرگی وجود دارد زیرا هر چیزی که بر همسرتان تاثیر میگذارد باید بر شما هم تاثیر بگذارد. خداوند ازدواج را اینطور طراحی کرده است «یکی برای همه و همه برای یکی». تلفنهای همراه مخفی، پروفایلهای یواشکی در شبکههای اجتماعی، نگفتن رفتوآمدتان با کسی که ممکن است همسرتان را ناراحت کند، ازجمله پنهانکاریهایی هستند که نباید هیچوقت انجام دهید. راز و مخفیکاری برای مجردهاست نه متاهلها!
بگذارید واضح بگوییم، این جزء قسمی که روز ازدواج به همسرتان دادید نبوده است. در ازدواج جایی برای مخفیکاری نیست.
«کسانیکه گناهانشان را مخفی میکنند هیچوقت پیشرفت نمیکنند، مگراینکه اعتراف کنند تا بخشیده شوند.»