منو اصلی
  صفحه اصلی
  تبلیغات
  تماس با ما
تبلیغات
موسیقی بی کلام
ابزار وب مسترها
  ابزار مجله در وبلاگ
  گوگل پلاس در وبلاگ
  شمارنده مطالب
  پازل وبلاگ
  تولبار حرفه ای
  ابزار پرش به بالا
  ذکر ایام هفته
  استخاره آنلاین
  سخنان بزرگان
  نمایش رتبه گوگل
  وضعیت آب و هوا
  اوقات شرعی
  فونت های زیباسازی
  کدهای زیباسازی فلش
  فال روزانه
  فال حافظ
  فال کلیکی
  فال انبیا
  طالع بینی ازدواج
  طالع بینی هندی
  عشق سنج آنلاین
  موسیقی لایت در وبلاگ
  ساخت موسیقی آنلاین
  ساعت های فلش
  ابزار فرم تماس با ما
  چت روم
  تصاویر تصادفی
  تصاویر زیباسازی
  لودینگ وبلاگ
  جستجوگر گوگل
  تعیین وضعیت یاهو
  ساخت ایمیل آیکون
  تقویم رومیزی
  تغییر شکل موس
  نمایشگر آی پی
  تعبیر خواب
  نمایش تاریخ
  بارش برف در وبلاگ
  پرواز بادکنک در وبلاگ
  پرواز حباب در وبلاگ
  قطرات شبنم در وبلاگ
  ابزار مبدل تاریخ ها
  جملات عاشقانه تصادفی
  جملات تصادفی شریعتی
  حدیث تصادفی
  اس ام اس تصادفی
  دانستنی های تصادفی
  مترجم گوگل
  معرفی وبلاگ به دوستان
  سرویس whois دامنه
  ابزار ار اس اس ریدر
  کد آپلود عکس
  دیکشنری آنلاین
  ساخت صفحات پاپ آپ
  ساخت تصاویر ثابت
  روزنما با مناسبت ها
  لحظه شمار غیبت امام زمان
  کدهای کاربردی
آرشیو قالب ها
لوگو اسپانسر
رپورتاژ ها
  آیا واقعا آرد قنادی یا آرد نول ضرر دارد؟
  چگونه در هنگام قطعی برق، خانه و کسب‌وکار خود را روشن نگه داریم؟ راهنمای خرید بهترین ژنراتور، اینورتر و موتور برق
  معلم خصوصی زبان انگلیسی
  اهمیت خرید آی پی ثابت برای تریدرها
  در قبرس شمالی چه روزهایی تعطیل است؟
  کتاب 2065 تناقض در انتخاب
  خرید ملک ارزان قیمت در قبرس شمالی از طریق مشاوران سایت قبرس 724
  ورق ضد سایش و استحکام بالا چیست و چه کاربردهایی دارد؟
  باکیفیت ترین و ارزان ترین هاست را از کجا تهیه کنم؟
  نکات قبل از خرید ملک کشاورزی در قبرس شمالی
  قرص فیتو: تجربه موهایی پرپشت، ناخن‌هایی محکم و پوستی درخشان
  لیفت پوست صورت بدون جراحی با قرص ایمدین
  قرص هیرتامین
  قرص ایمدین، مکمل جوانی ماندگار
  ضد آفتاب ایزیدین: راهنمای کامل استفاده برای محافظت کامل از پوست شما



پنل اس م اس رایگان

چهار نفر از اعضاء خانواده قرار بود به مهمانی به منزل ما بیایند و همسرم سخت مشغول تهیه و تدارک بود. پیشنهاد کردم به سوپرمارکت بروم و بعضی اقلامی را که لازم بود بگیرم، مثل لامپ، حوله کاغذی، کیسه زباله، مواد شوینده و امثال آن. از خانه بیرون رفتم.

 

داخل مغازه از این سو به آن سو شتابان رفتم و آنچه می خواستم برداشتم و به طرف صندوق رفتم تا بهای آنها را بپردازم.
در راهروی باریکی جوانی ایستاده و راه را بسته بود؛ بیش از شانزده ساله به نظر نمی آمد. من هم زیاد عجله نداشتم، پس با شکیبایی ایستادم تا پسر جوان متوجه وجود من بشود.
در این موقع دیدم که با هیجان دستش را در هوا تکان داد و با صدای بلندی گفت: "مامان، من اینجام."
معلومم شد که دچار عقب افتادگی ذهنی است.
وقتی برگشت و مرا دید که درست نزدیک او ایستاده ام و می خواهم به هر زحمتی که هست رد بشوم، جا خورد.
چشمانش گشاد شد و وقتی گفتم: "هی رفیق، اسمت چیه؟" تعجب تمام صورتش را فرا گرفت.
با غرور جواب داد: "اسم من دنی است و با مادرم خرید می کنم."
گفتم: "عجب! چه اسم قشنگی؛ ای کاش اسم من دنی بود؛ ولی اسم من استیوه."
پرسید: "استیو، مثل استیو جابز؟"
گفتم: "آره؛ چند سالته، دنی؟"
مادرش آهسته از راهروی مجاور به طرف ما نزدیک میشد. دنی از مادرش پرسید: "مامان، من چند سالمه؟"
مادرش گفت: "پانزده سالته، دنی؛ حالا پسر خوبی باش و بگذار آقا رد بشن."
من حرف او را تصدیق کردم و سپس چند دقیقۀ دیگر دربارۀ تابستان، دوچرخه و مدرسه با دنی حرف زدم. چشمانش از هیجان می رقصید، زیرا مرکز توجه کسی واقع شده بود. سپس ناگهان برگشت و به طرف بخش اسباب بازیها رفت.
مادر دنی آشکارا متحیر بود و از من تشکر کرد که کمی صرف وقت کرده با پسرش حرف زده بودم.
به من گفت که اکثر مردم حتی حاضر نیستند نگاهش کنند چه رسد به این که با او حرف بزنند.
به او گفتم که باعث خوشحالی من است که چنین کاری کرده ام و سپس حرفی زدم که اصلاً نمیدانم از کجا بر زبانم جاری شد، مگر آن که خداوند الهام کرده باشد!!!
به او گفتم که: در باغ خدا گلهای قرمز، زرد و صورتی فراوان است؛ اما، "رزهای آبی" خیلی نادرند و باید به علت زیبایی و متمایز بودنشان تقدیر شوند.
میدانید، دنی رز آبی است و اگر کسی نایستد و با قلبش بوی خوش او را به مشام ننشاند و از ژرفنای دلش او را در کمال محبت لمس ننماید، در این صورت این موهبت خدا را از دست داده است.
لحظه ای ساکت ماند و سپس اشکی در چشمش ظاهر شد و گفت: "شما کیستید؟"
بدون آن که فکر کنم گفتم: "اوه، احتمالاً من فقط گل قاصدکم؛ اما شکی نیست که دوست دارم در باغ خدا زندگی کنم."
دستش را دراز کرد و دست مرا فشرد و گفت: "خدا شما را در پناه خویش گیرد!" که سبب شد اشک من هم در آید.

آیا امکان دارد پیشنهاد کنم دفعۀ آینده که رز آبی دیدید، هر تفاوتی که با دیگر انسانها داشته باشد، روی خود را بر نگردانید و از او دوری نکنید؟
اندکی وقت صرف کنید، لبخندی بزنید، سلامی بکنید.
چرا؟ برای این که به فضل الهی، این مادر یا پدر ممکن بود شما باشید. آن رز آبی امکان داشت فرزند، نوه، خواهرزاده، یا عضو دیگری از خانوادۀ شما باشد.
همان لحظه ای که وقت صرف می کنید ممکن است دنیایی برای او یا خانواده اش ارزش داشته باشد.
ساده زندگی کنید؛ با دست و دل بازی عشق بورزید، عمیقاً توجه نمایید، با محبت سخن بگویید، بقیه اش را به خدا واگذارید…

 

  منبع : تربچه خانم


نوشته شده توسط : مدیر | در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۱ ساعت ۱۰ :۵۲ : ۵۵


دسترسی سریع
قالب های 3 ستونه
قالب های 2 ستونه
ابزار وبلاگ نویسان
آموزش وبلاگ نویسی
گالری عکس
آپلود عکس
بازی آنلاین
موسیقی لایت
بازی آنلاین

بازی آنلاین 660 بازی
بازی های دخترانه 16 بازی
بازی های ورزشی 97 بازی
بازی های تیراندازی 124 بازی
بازی های فکری 209 بازی
بازی های اکشن 126 بازی
بازی های مسابقه ای 50 بازی
بازی های متفرقه 38 بازی
بازی های محبوب

لینک ها
بک لینک شما در این مکان
کلیه حقوق متعلق به سایت نایت اسکین می باشد © Night-Skin.com 2004 - 2025