با توجه به تعداد کثیر و تنوع فراوان موجود در میان بازیها، ابعاد گوناگونی از کاربرد بازیها در امر یادگیری قابل شناسایی است.
نحوه طراحی بازیها به همراه نحوه به کارگیری آنها در کلاس می تواند ارتباط بازیها با تئوری یادگیری را تبیین کند.
این ارتباط بنا به نظر محققین در یکی از چهار گروه زیر می گنجد:
نگاهی است به یادگیری که از طریق تقویت محرک و پاسخ، ایفای نقش می کند. بازی هایی که بر اساس این دیدگاه طراحی می شوند، فراگیر را با یک نقش یا مهارت مواجه کرده و آن قدر آن را تکرار می کنند تا فراگیر در آن مهارت به خبرگی برسد و آن را بگذراند و به پاداش یا امتیاز مورد نظر دست پیدا کند.
از آن جا که در این بازیها ماهیت انگیزش به صورت غیرذاتی و وابسته به پاداش اکتسابی است، یادگیری به این شیوه بیشتر به صورت انتقالی است تا سازنده.
بنابراین، مهمترین نقدی که به این شیوه وارد است آن است که یادگیری به صورت تمرین و تکرار حاصل می شود و موقعیت مناسب برای کسب فهم و دانش عمیق و انتقال آن برای فراگیران فراهم نمی شود.
در این دیدگاه یادگیری که تمرکز اصلی آن بر نقش فراگیر در فرایند یادگیری است، افراد به صورت فعال دانش خود را در فرایند یادگیری شکل می دهند.
بازیهای اکتشافی و جستجوگری در این گروه جای می گیرند که بازی و یادگیری ادغام می شوند تا محیطی برای ساختن دانش به صورت فعال ایجاد شود. در این نوع بازیها، انگیزش معمولاً به صورت ذاتی است و حل مسئله یکی از مهمترین فرا مهارتهای به کار گرفته شده در گسترش این شیوه یادگیری است.
این دیدگاه نیز مشابه دیدگاه شناخت شناسی است، با این تفاوت که تمرکز اصلی آن بر ابزارهای خارجی است که برای ساخت دانش به کار می رود. این رویکرد در پلتفرمهایی مانند Logo و StarLogo به کار رفته است.
در این رویکرد به یادگیری به صورت ساخت یا اکتساب دانش نگریسته نمی شود، بلکه یادگیری ابزاری است برای فعالیت. بدین طریق معیار تحلیل موفقیت، واحدهای فعالیت خواهند بود. در این رویکرد، زمینه غنی اجتماعی که فراگیران در آن فعالیت می کنند مهمترین جنبه یادگیری مبتنی بر بازی است و خود بازی تنها وسیله ای است که یک تجربه یادگیری و تعامل با جامعه را فراهم می کند. این شیوه نگرش به بازیها برای درک چرایی و چگونگی استفاده از آنها در محیط های آموزشی بسیار مفید به نظر می رسد.
اهمیت و نقش معلم
آموزگاران همواره به عنوان عضوی حیاتی در فرایند یادگیری مبتنی بر بازی مشارکت دارند. در حالی که بازی تنها یک وسیله است، معلم نقش مۆثری در اجرای بازی، هدایت رویکرد آموزشی آن، بحث و گزارش گیری و پشتیبانی از تشکیل فرهنگ جمعی یادگیری دارد.
اما در هر صورت، ممکن است این نقش به صورت خود جوش ایفا نشود و لازم است معلمان آموزشهای لازم را برای اطمینان از مۆثر بودن استفاده از بازیها در کلاس دیده باشند.